امسال نيزياس وسنبل ومريم خجلت زده وبي گل روي يوسف فاطمه شكفتندورسيدن بهاررافريادزدند...
امامن عقيده دارم نديدن رويش راحجاب مائيم ولاغير
عصرغيبت ،عصرعجيبي است
ماباآنكه رويش رانمي بينيم ،اماحضورش رادرهمه جااحساس مي كنيم
دستهاي مهربانش را
حتي اگرسر كودكي باشليك گلوله دژخيمان صهيونيستي برپوست گردن آويزان مي شود...
اول اودستهاي مهربانش رازيرسركودك مي گيرد
تارگهاي باقي مانده تحمل نگه داشتن سرراداشته باشند
مگرنوازش دستش رابرپيشانيهاي سردمان براي زدودن غبارغربت شيعه احساس نمي كنيم
اوبيشتروبيشترازمابه فكرمااست
اللهم عجل لوليك الفرج
